- صافی گردیدن (خَ لَ اُ دَ)
صافی گشتن. پاکیزه شدن:
سخن چون زرّ پخته بی خیانت گردد و صافی
چو او را خاطر دانا ز اندیشه بپالاید.
ناصرخسرو
سخن چون زرّ پخته بی خیانت گردد و صافی
چو او را خاطر دانا ز اندیشه بپالاید.
ناصرخسرو
